کاهش جمعیت بحرانی اقتصادی یا فرهنگی

دکتر کتابچی گفت: ذائقه افراد به سمت خانواده کم جمعیت رفته است و شعار فرزند کمتر چندان ارتباطی با وضعیت اقتصادی ندارد و این مسأله فرهنگی است.

مقدمه: رهبر معظم انقلاب از سال ها پیش بر ضرورت مسأله افزایش جمعیت و مراقبت در برابر تحدید نسل سخنانی را بیان کرده اند؛ ایشان بیش از 42 بار در سخنرانی های سال 1390 به بعد بر موضوع مسأله جمعیت و فرزندآوری تاکید داشتند و مکرر به اهمیت آن هشدار دادند. رهبر انقلاب به انحاء مختلف  با سخنان و کلماتی نسبت به بحران پیری جمعیت اشاره کرده تا جایی که در سخنرانی سال 1391 با عبارت «خطا کردیم» به ضرورت این موضوع  و اصلاح این رویه غلط گذشته در تحدید نسل پرداختند.

به همین جهت خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا در گفت و گو با دکتر انسیه کتابچی پژوهشگر جمعیت به اهمیت و ضرورت موضوع بحران کاهش جمعیت و عدم فرزندآوری پرداخت.

رسا- آیا کشور ایران وارد بحران جمعیت شده است؟

موضوع جمعیت موضوع استراتژیک برای کل دنیا محسوب شده و مختص ایران نیست، کشورهای اروپایی خیلی زودتر دچار بحران سالمندی شدند، در واقع آن ها خیلی زود متوجه موضوع بحرانی و افت رشد جمعیت و نرخ باروری شده اند ولی ایران در آستانه این بحران است و اگر زودتر به فکر باشیم، می توانیم جلوی این خطر را بگیریم اگرچه تا به امروز بسیار تاخیر داشته ایم؛ رهبر معظم از سال 93 سیاست های کلی جمعیت را ابلاغ کردند اگر از همان زمان اقدامات لازم را انجام داده بودیم می توانستیم جلوی این بحران باستیم و تا پنج سال دیگر فرصت باقی مانده تا با افزایش نرخ باروری جلوی بحران جمعیت و پیری جمعیت در آینده را بگیریم.

رسا- اهمیت این موضوع در چیست؟

در هر جامعه ای نیروی جوان در سن کار و مولد آن جامعه، هستند که  آن جامعه را زنده نگه می دارند، نه فقط از حیث اقتصاد و تولید بلکه از هر جهت، حتی امنیتی نیز این جوان ها می باشند که از کشور دفاع می کنند، از حیث تولید علم نیز نیروی جوان نقش موثری را ایفا می کند هر چند که اساتید پابه سن گذاشته و بزرگ نیز زیاد داریم اما آن ها هم بدون پشتوانه دانشجو و پژوهشگران جوان نمی توانند کاری را پیش ببرند؛ هر چه قدر نیروی جوان یک مملکت بیشتر باشد تولید علمشان هم بیشتر خواهد بود.

رسا- خاصیت خانواده پرجمعیت در چه چیزی است؟

قوام هر کشور به قوام واحد های تشکیل دهنده و اجتماعی آن کشور است، خانواده های پرجمعیت قوام بیشتری در آینده دارند، انسان زمانی که به سن بازنشستگی رسید و فعالیتش کمتر گشت، پی به اهمیت و فواید خانواده پرجمعیت می برد، و تا زوج ها جوان هستند باید به فکر آینده و دوران پیری خود باشند، تا زمان و فرصت باقی است باید اقدام به موقع و مؤثر انجام داد، بنابراین افزایش جمعیت هم برای خانواده و هم کشور از اهمیت بالایی برخوردار است.

رسا- سیاست تک فرزندی چگونه آغاز شد؟

کشور ما به شدت دچار سیاست کم فرزندی شده است، در شرایطی که خانواده های ایرانی به طور متوسط شش فرزند داشتند، سیاست های کشور به سمت حداقل، دو فرزند پیش رفت و طبیعتاً فرهنگ دو فرزندی با خودش فرهنگ تک فرزندی را هم آورد و علت این اتفاق در ظاهر شرایط جنگ و اقتصاد ضعیف کشور بود، برنامه اول توسعه بر این اساس بود که متوسط فرزند خانواده های ایرانی تا سال 1390 از شش فرزند به چهار فرزند برسد و بنا بر اشاعه فرهنگ دو فرزندی نبود اما متاسفانه برنامه های فرهنگی زیادی در رواج دو فرزند با شعار فرزند کمتر زندگی بهتر رواج دادند.

رسا- طبق برنامه ریزی این سیاست پیش رفت؟

 در طی سه سال به آن برنامه بلند مدت رسیدیم و قاعدتاً باید سیاست ها عوض می شد ولی فرهنگ دو فرزندی همچنان ادامه پیدا کرد؛ سال 1389 مسأله کاهش جمعیت مطرح شد و سال 1391 رهبری خودشان به این مسأله واکنش نشان دادند و همچنین سال 1393سیاست های افزایش جمعیت را ابلاغ کردند ولی این ظاهر قضیه بود، واقعیت این است که کشورهای استعمارگر برای حفظ قدرت خود، دست به دامن بیماری کم جمعیت در بین کشورهای در حال توسعه شدند و راه حل را در متزلزل کردن بنیان خانواده ها می دانستند و بخشی از این کار را توسط رسانه ها انجام دادند و بخش عمده این کار را توسط نهادهای بین المللی و دستگاه های ذیل سازمان ملل به خصوص سازمان بهداشت جهانی محول کردند و به بهانه حقوق باروری و سلامت مادر و به بهانه آمار مرگ و میر مادر و نوزاد، خانواده ها را به سمت تنظیم و کاهش فرزند سوق دادند.

رسا- تک فرزندی چه تبعاتی برای فرزند و والدین در پی دارد؟

تک فرندی هم برای حال و هم برای آینده آن فرزندی که تنها است آثار منفی دارد و هم برای حال و هم پیری پدر و مادری که تک فرزند دارند نتایج وآثار منفی به همراه می آورد، به لحاظ تربیتی فرزندی که تنها در خانواده بزرگ می شود علی رغم این که خانواده نهایت تلاش خودشان را برای ارتباط با همسالان خارج از خانه به خرج می دهند ولی باز هم این فرزند در خانه یک همبازی ندارد و موضوع به همبازی نداشتن تقلیل پیدا نمی کند، بلکه چون تنها دارایی او پدر و مادرش هستند پس فرهنگ تعامل کردن را یاد نمی گیرد، پس این اولین قدمی است که مشارکت و تعامل با جامعه را آموزش نمی بیند چرا که هر چه در خانه وجود دارد متعلق به او است؛ همچنین در آینده احتمال اختلاف و ناسازگاری در زوجین تک فرزند بیشتر از کسانی است که در خانواده های پرجمعیت رشد و بزرگ شده اند.، از طرف دیگر پدر و مادری که یک فرزند دارند همیشه به فکر از دست دان فرزندشان هستند و اگر به هر دلیلی این فرزند عمرش به دنیا نباشد، یا به دلایلی مهاجرت کنند و والدین در سن باوری و فرزند آوری نباشند به شدت شاکله زندگی این پدر و مادر از هم پاشیده می شود.

رسا- چند فرزندی چه نتایج مثبتی برای فرزندان دارد؟

چند فرزندی آن هم با اختلاف سنی کم باعث می شود فرزندان آموزش صبر، مشارکت، استفاده مساوی و گذشت و کوتاه آمدن را از دوران کودکی آموزش ببینند، این تعامل کردن مهارت بسیار مهم و با ارزشی است که در آینده در سنین نوجوانی و جوانی به کار این بچه ها خواهد آمد؛ کودک هر چه قدر هم که از طرف والدین حمایت شود، نمی تواند آن احساسات و فعالیت های دوران کودکی اش را با پدر و مادرش به اشتراک بگذارد، بنابراین به سمت نوعی از سرگرمی ها که بتواند وقتش را با آن بگذراند، ترغیب می شود، کودکان تک فرزند بیشتر دچار بازهای کامپیوتری و موبایلی می شوند، در حالی که چند فرزندها بیشتر بازهای تحرکی را انجام می دهند و بازهای تحرکی برای رشد جسمی و خلاقیت و هوش کودکان بسیار مهم و نیاز است، همچنین در خانواده های پرجمعیت در هنگام روبرو شدن با مشکلات مورد رجوع هم قرار می گیرند و به هم کمک می کنند.

رسا- آیا چند فرزندی در اعتماد به نفس فرزندان هم تاثیرگذار است؟

کودک تنها به طور کامل از طرف والدین حمایت می شود، این فرزند حتی لازم نیست دکمه پیراهنش را خوش ببندد، بنابراین مراحل یادگیری فرآیند رفتارهای فردی دچار تأخیر می شود ولی در خانواده های چند فرزندی، والدین فرصت این حد حمایت را ندارند و این فرصت نداشتن پدر و مادر به فرزند فرصت حمایت از یکدیگر و آموزش استقلال را به فرزندان می دهد؛ این مهارت آموزشی در آینده برای رشد اعتماد به نفس و رشد مهارت های فردی آن فرزند بسیار ضروری است، از طرف دیگر تک فرزند چون در کودکی همه جانبه تحت مراقبت پدر و مادر است باعث می شود در بزرگسالی از پس روابط اجتماعی برنیاید.

رسا- کاهش جمعیت بیشتر متأثر از موضوع فرهنگ یا عوامل اقتصادی است؟

بیشتر فرهنگی است و برای این موضوع شواهدی در دست داریم مثلا شاهد اول این می باشد که استان های پردرآمد و سرانه بهتر ما نسبت به استان های فقیر ما بیشتر دچار ناباروری شده اند و فرزندان کم تری دارند، مسأله دوم، در داخل شهرها مناطق متمول نسبت به مناطق با سطح اقتصادی ضعیف تر فرزندان بسیار کم تری را دارند؛ شاهد سوم این است که افراد دارای اندوخته اقتصادی بالا کمتر به فکر فرزند آوری هستند و این نشان می دهد ذائقه افراد به سمت خانواده کم جمعیت و فرزند کمتر رفته است و شعار فرزند کمتر چندان ارتباطی با وضعیت اقتصادی ندارد، بلکه مسأله بحران کاهش جمعیت بیشتر فرهنگی است.

رسا- چه تعریفی از تأمین فرزند دارید؟

تامین خوب فرزند، لباس، مدرسه و اسباب بازی شیک و درجه یک نیست، بهترین تامین برای فرزندان در سنین کم داشتن خواهر و برادر است، اگر کودکی با حداقل امکانات بزرگ شود اما برادر و خواهر داشته باشد در آینده رشد و ترقی بیشتری در روابط اجتماعی خواهد کرد، با داشتن فرزند بیشتر امکانات بیشتری را برای فرزندانمان مهیا می کنیم هر چند اگر مجبور باشیم آن امکانات اولیه را بین چند فرزند تقسیم کنیم؛ از طرف دیگر در این دنیا همه چیز رزق است و ما باید باور و اعتقادمان را به رزق و روزی رسانی خداوند بیشتر کنیم، خداوند تکفل روزی فرزندان ما را برعهده گرفته است، پس نباید به خاطر ترس از مسائل اقتصادی از نعمت فرزند دار شدن جلوگیری کرد، تأمین فرزند به معنای زندگی لاکچری نیست.

رسا- نقش رسانه در جلوگیری از بحران کاهش جمعیت چیست؟

بیش از همه رسانه ها می توانند نقش آفرین باشند، آنچه که باعث کاهش فرزندآوری در بین خانواده های ایرانی شده است بیشتر از اینکه ناشی از کاهش امکانات فرزندآوری باشد ناشی از تمایل فرزندآوری است؛ مردم دچار گره های ذهنی مهمی هستند، اینکه اگر صاحب فرزند شدم چگونه از پس مخارج او بربیایم؛ اگر صاحب فرند شدم چگونه از پس تربیت او بربیایم؛ چگونه بین تحصیل، شغل و نگهداری فرزند تعادل برقرار کنم و کدام را اولویت قرار دهم؟ رسانه ها باید این گره های ذهنی خانواده ها را باز کنند و از طرفی باید فضای جامعه را برای فرزند آوری مهیا کرد، جامعه ما پذیرای بیشتر از دو فرزند نیست و این کار رسانه است که شأن فرزندآوری و تربیت فرزندان را به باور همگانی برساند.

رسا- نهاد های نظام و حاکمیت چه وظیفه ای در جلوگیری از بحران پیری جمعیت می توانند ایفا کنند؟

جامعه ای که می خواهد با رشد فرزند آوری مواجه باشد باید از این وضعیت حمایت کند، قانون گذار باید حمایت کرده، مجری اجرا کند و دستگاه قضا باید نظارت و حمایت کند؛ اگر هرکدام از سه قوه کار خود را درست انجام ندهند، در واقع حاکمیت ما از فرزندآوری خانواده ها حمایت نکرده، کما اینکه تا الان حمایت نکرده است، از طرف دیگر این نهاد ها سنگ اندازی نکنند، بعضی از قوانین ما نه تنها حمایت نمی کنند بلکه در این راه سنگ اندازی می کنند، وقتی نهاد بهداشت ما سال ها است که می گوید باید جلوگیری از بارداری صورت بگیرد، یعنی بارداری بیماری است که باید از آن پیشگیری کرد؛ شبکه بهداشت و درمان ماباورهای غلطی را بین مردم جا انداختند که فاصله بین فرندان باید حداقل سه سال باشد در حالی که در هیچ منبع علمی معتبری چنین سخنی جایگاهی ندارد و مسائلی دیگر که مردم خود شاهدش می باشند.  اگر قرار بر خاتمه دادن به بحران کاهش جمعیت است، پس باید نگاهی دیگر، دقیق و جامع به این موضوع و ضروورت آن داشت.

رسا- ممنون از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید.

منبع: خبرگزاری رسا / کد خبر: ۶۸۰۳۵۱ / ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ / لینک کوتاه خبر: rasanews.ir/002qzP